مجله اینترنتی سپیدار

۱۸ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ابر چیست؟

ابرها گروه های بزرگی از قطرات ریز آب (بخار) یا کریستال های یخ هستند که به تکه های غبار موجود در جو می چسبند. در واقع، بدون ابر، نه باران می بارد و نه برف! آنها در اشکال و اندازه های مختلف وجود دارند. برخی از آنها در پایین زمین و برخی در بلندی های آسمان قرار دارند. دانشمندان سیستمی برای طبقه بندی انواع مختلف ابرها ایجاد کرده اند. هر ابری که می‌بینید را می‌توان در یکی از دسته‌بندی‌ های متعدد بر اساس شکل کلی و ارتفاع آنها در جو قرار داد.

وقتی هوا خیلی گرم است، درختان موادی به نام مونوترپن آزاد می‌کنند که تشکیل ابر را تحریک می‌کند تا درختان را خنک کند.

 

ابرها چگونه طبقه بندی می شوند؟

اکثر ابرها را می توان بر اساس ارتفاع پایه ابر از سطح زمین به گروه هایی (بالا/متوسط/کم) تقسیم کرد. ابرهای دیگر نه بر اساس ارتفاع، بلکه بر اساس ویژگی های منحصر به فردشان، مانند تشکیل در کنار کوه ها ( ابرهای عدسی شکل) یا تشکیل در زیر ابرهای موجود ( ابرهای ماماتوس ) گروه بندی می شوند.

ابرهای سیروس

نازک وسفید است ابر سیروس سفید تر از هر ابر دیگر است

 به نظر می رسند که در آسمان گسترده هستند،  آنها معمولا به عنوان "دم اسب" شناخته می شوند، زیرا آنها مانند دم اسب شکل می گیرند.

ابرهای سیروس اغلب در آب و هوای مناسبی دیده می شوند.

یخ تشکیل سیروس به طور کلی در آب و هوای مناسبی رخ می دهد جهت حرکت هوا در ارتفاع آنها مشخص می شود.

تمام ابرهای بالا نوعی سیروس است که یک ابر رایج است که می تواند در هر زمان سال دیده شود.

ابرهای سیروکومولوس

 

ابرهای سیروکومولوس وجود دارند که به صورت عمودی در حال توسعه (و لکه دار) ابرهایی در ارتفاعات جو هستند. ابرهای Cirrostratus ابرهای نازک و ورقه‌ای هستند. نکته جالب در مورد این ابرها این است که می توانند ظاهری هاله مانند در اطراف خورشید یا ماه ایجاد کنند که این ناشی از شکست نور از طریق بخار ابر است.

ابرهای کومولوس یا کومه ای

کومولوس ها ابرهایی پرز دار و ضخیم هستند که در جهت عمودی پیشرفت می کنند و به اصطلاح علمی در ارتفاعات عمق دارند. قسمت بالایی آن ها شبیه به گنبد، گل کلم و یا انبوهی از پنبه است و در قسمت پایین یا قاعده تقریبا افقی هستند. اگر قسمت پایینی ابرها به هم متصل شوند سطحی کاملا صاف و مسطح را به وجود می آورند. در پیدایش این ابرها گرم شدن زمین نقش اساسی دارد، این ابرها در طول روز به وجود می آیند و علت وجود آن ها جریان های روزانه هم برداری است. زمانی که خورشید به آن ها بتابد وسط ابر روشن و اطرافش تیره دیده می شود و زمانی که این ابرها در مقابل خورشید قرار گرفته باشند وسط آن ها تاریک و اطرافشان روشن می شود.

کومولوس ها اصولا در هنگام صبح دیده می شوند و در طول روز به تعدادشان اضافه می شود. بیشترین رشد آن ها در ساعت های اولیه بعدازظهر بر روی خشکی اتفاق می افتد و با شروع شب از بین می روند. اختلافات مکانی نیز در رشد این ابرها تاثیر گذارند. این ابرها بیشتر به روی شنزارها، شهرها و مزارع خشک شکل می گیرند. این در حالی است که بر روی دریاها و جنگل ها به خاطر وجود هوای نسبتا سرد رشد ضعیفی خواهند داشت. زمانی که رطوبت و نم و همچنین حرکات بالا در هوا زیاد نباشد وجود این ابر نشانه ی هوای نسبتا خوب است. اما در حالت عکس، ممکن است با رگبار همراه باشد. این ابرها در ارتفاعات پایین شکل می گیرند که گاهی ممکن است در تفاع ۳۰۰ تا ۳۵۰ فوتی هم شکل بگیرند. قله این ابر ها ممکن است تا بالای ۱۸ هزار متری جو برسد.

ابرهای آلتوکومولوس

این ابرها در ارتفاع حدود 2 تا 7 کیلومتری جو قرار دارند و ابرهایی که در ارتفاع پایین‌تر تا حدود 2 کیلومتر قرار می‌گیرند.

ابرهای استراتوس (پوشنی)

استراتوس یا پوشنی یکی از نمونه‌های ابری است که شبیه مه بوده و بخار آب در آن به صورت یکسان دیده می‌شود و همچنین بسیار نزدیک زمین است. پوشنی بودن در این ابر‌ها به این دلیل است که به صورت لایه‌ای یا همانند پتو دیده می‌شوند. ابر‌های استراتوس در پی رعد و برق تشکیل می‌شوند و نمایی زیبا در آسمان دارند.

در واقع حرکت بسیار آرام هوا به سمت بالا باعث ایجاد این امر خواهد شد و محققان مدعی هستند که حرکت آرام باد از دریا یا مناطق سردسیر این ابر‌ها را هم ایجاد خواهد کرد. چنین ابر‌هایی کم تراکم و رقیق بوده و به صورت نم نم می‌بارند و از دید مخاطبان بسیار عجیب و غریب هستند.

ابر آلتواستراتوس 

ابر آلتواستراتوس یا فراز پوشنی نشانه ریزش احتمالی باران ملایم است که به صورت لایه ای یکواخت و متحدالشکل خاکستری یا متمایل به آبی به صورت ترکیبی از الیاف، آسمان را می پوشاند.

 

ابر های نیبموس

یکی دیگر از انواع ابرها ابرهای نیمبوس هستند. کلمه “nimbus” در لاتین به معنای باران است، بنابراین این ابرها هستند که باران تولید می کنند. هر ابری با پیشوند nimbo یا پسوند nimbus نوعی ابر بارانی است. در زیر دو مورد  را معرفی کرده ایم.

ابر نیمبوستراتوس

نیمبو استراتوس از قطرات آب ( و در مواقعی که هوا سرد است ) از دانه های برف و یا بلورهای یخ و یا مخلوطی از عناصر مایع و ذرات سخت ترکیب شده است.

معمولاً در اثر تبخیر بارندگیهای حاصله از نیمبو استراتوس  یک قسمت و یا تمام سطح زیرین ابر نیمبواستراتوس بوسیله ابرهای کم ارتفاع پوشیده میشود که شکل آنها بسرعت در تغییر بوده و ابتدا بصورت تکه های مجزا و سپس ( اغلب اوقات ) بصورت یک لایه پیوسته در خواهند آمد .

ابرهای کومولونیمبوس

نوع دیگری از ابرهای بارانی کومولونیمبوس است. از آنجایی که ابرهای کومولوس انباشته هستند، ابرهای کومولونیمبوس، ابرهای بارانی غول پیکر هستند. این ابرها که گاهی اوقات رعد و برق نامیده می شوند به شکل سندان شکل می گیرند که نشانه ای از طوفان است. رعد و برق های شدید و حتی گردبادها با این نوع ابر همراه هستند. (گردباد ستون چرخشی از هوا است که به ابر کومولونیمبوس متصل است.)

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

_ماجرای برخورد کشتی به کوه یخی

 

۲۳:۴۰ نیمه شب ۱۴ آوریل ۱۹۱۲

دیدبان کشتی حضور کوه یخ را اعلام کرد. به دستور کاپیتان اسمیت تایتانیک به سمت چپ هدایت شد. تایتانیک با سرعت ۲۹ کیلومتر بر ساعت در حرکت بود و متوقف کردن آن با این سرعت بیش از ۸۰۰ متر طول می‌کشید و فرصت کافی برای چرخش به چپ و جلوگیری از برخورد قسمت راست خود با کوه یخ را نداشت.

۲۳:۴۸

کاپیتان اسمیت سریع به داخل کشتی سرک می‌کشد و میزان آسیب را برای نخستین بار از نزدیک مشاهده می‌کند. تنها در ۱۰ دقیقه اول برخورد آب تا ارتفاع ۴/۵ متر بالا می‌آید.

۰۰:۰۰ بامداد ۱۵ آوریل

خبرها به سرعت به کاپیتان اسمیت می‌رسند که ۵ محفظه در حال پر شدن است او می‌داند تایتانیک ممکن است بیشتر از ۲ ساعت وقت نداشته باشد. در نتیجه به افسران دستور می‌دهد ۲۰ قایق نجات را آماده کنند.

۰۰:۰۵ بامداد

عملیات تخلیه مسافران و خدمه از کشتی آغاز می‌شود.

۰۰:۴۵ بامداد

نخستین قایق نجات روی آب‌های اقیانوس اطلس شناور شد. این قایق حدود ۶۵ نفر ظرفیت دارد اما با ۳۷ جای خالی کشتی را ترک می‌کند به دلیل پیروی از قانون «الویت با زنان و کودکان است» و کم بودن تعداد زن‌ها و بچه‌ها در کشتی، بسیاری از قایق‌های نجات به جای ۶۹ نفر ظرفیت کامل خود، تنها چند ده نفر سرنشین داشتند.

۱:۳۰ بامداد

۱۱۰ دقیقه پس از برخورد تایتانیک نخستین قربانی‌هایش را می‌گیرد. ۵ کارمند که نامه‌های آب گرفته را از اتاق پست نجات می‌دهند غرق می‌شوند.

۱:۴۵ بامداد

ملوانان آخرین قایق نجات را به آب می‌اندازند. اکنون نجات جان بقیهٔ مسافران به دست خودشان است. برق تایتانیک به‌طور کامل قطع می‌شود.

۱:۵۰ بامداد

کشتی به تدریج به سمت چپ می‌چرخید. حوالی ساعت ۱:۵۰ بامداد، آب وارد یکی از راهروهای سمت چپ کشتی شد و در نتیجه چرخش شدت یافت.

۲:۱۵ بامداد

با افزایش فشار آب، دیگ‌های بخار متصل به دودکش شماره ۱ از جا کنده شد و دودکش سقوط کرد. آب در مسیری جدید وارد کشتی شد و غرق شدن کشتی شتاب یافت.

 

۲:۱۸ بامداد

تفاوت شدید وزن بین سینه کشتی که به دلیل ورود آب، سنگین شده بود و دم کشتی نسبتاً سبک، تنش عظیمی در بدنه کشتی ایجاد کرد و بدنه کشتی در مقابل دودکش سوم ترک خورد. چند ثانیه بعد و با به حداکثر رسیدن نیروی خمشی، بدنه کشتی دونیم شد. سینه کشتی و دم تنها از طریق اسکلت تقویت شده زیرین به هم متصل ماندند. کشتی دم به سمت چپ چرخید و افراد روی کشتی به بیرون پرتاب شدند.

۲:۱۹ بامداد

سینه کشتی از دم که هنوز شناور بود، جدا شد. کشتی دم سرو ته شده و آب از سمت جلو وارد آن شد

۲:۲۰ بامداد

درحالی که سینه کشتی با سرعت به سمت کف دریا می‌رفت، کشتی دم به حالت تقریباً عمودی چرخیده و وسایل داخل آن به بیرون ریخته می‌شد؛ در همین حال کشتی دم از سطح اقیانوس ناپدید گشت. دیگ‌های بخار از جای خود خارج شده و مستقیماً به بستر اقیانوس سقوط کردند و پس از آن دیگر تا چند مدت دیده نشد.

۲:۲۱ بامداد

جریان آب در اطراف سینه کشتی باعث از جا درآمدن دکل جلوی کشتی و برخورد آن با سکوی فرماندهی و دودکش‌ها شدند. دودکش‌ها از جا کنده شد به دلیل ظاهر مخروطی شکل سینه و کشتی دم، هر دوی آن‌ها با کم شدن سرعت به کف اقیانوس سقوط کردند. چرخش ساعت گرد کشتی دم سبب شد قبل از اینکه با کف اقیانوس برخورد کند. وسایل بیشتری از داخل آن به بیرون ریخته شود سینه کشتی با سرعت ۵۵/۵ کیلومتر بر ساعت و بازاویه ۲۰ درجه با بستر اقیانوس برخورد کرد؛ در نتیجه بدنه شکسته شد و عرشه‌هایش خرد شدند. بقایای متلاشی شده دم حاکی از برخورد بدتر آن با کف اقیانوس است.

_اندروز: تایتانیک غرق می‌شود

کاپیتان اسمیت به توماس اندروز(طراح کشتی) گفت: قسمت‌های ۱ و ۲ و۳ و ۴ و ۵ پر از آب است این چقدر خطرناک است؟

توماس بارنگ پریده پاسخ داد:خیلی بد این کشتی در حال غرق شدن است.

کاپیتان:اما تو گفتی تایتانیک هیچ وقت غرق نمی‌شود.

توماس:بله گفتم اگر ۳ یا ۴ قسمت از تایتانیک پر از آب باشد خطرناک نیست ولی نه ۵ قسمت.

کاپیتان:چند ساعت وقت داریم؟

توماس:نمی‌دانم حداکثر ۲ ساعت بدنه و آنتن باهم می‌روند زیر آب.

_درخواست کمک

در ساعت ۰۰:۱۴ کاپتان اسمیت به جک فیلیپس دستور می‌دهد تا با استفاده از بیسیم درخواست کمک کند. در ساعت ۲۵ دقیقهٔ بامداد تلاش‌های فلیپس به نتیجه می‌رسد و کشتی اس. اس کارپسیا پیغام را می‌شنود و به آن‌ها پاسخ می‌دهد. اما این کشتی ۹۳ کیلومتر با آن‌ها فاصله دارد و با حداکثر سرعتش نیز ۴ ساعت طول می‌کشد تا به تایتانیک برسد. در همین حال یک افسر کشتی ای را می‌بیند که فقط ۱۰ کیلومتر با آن‌ها فاصله دارد احتمال دارد این همان کشتی ای باشد که ۲ ساعت پیش اخطار کوه یخ را به آنان داده بود یعنی اس. اس کالیفرنیا. اما متصدی بیسیم آن الان به خواب رفته‌است و این درحالی است که می‌توانست در کم‌تر از نیم ساعت به کمک تایتانیک بیاید. فیلیپس نمی‌تواند با آن ارتباط برقرار کند و کشتی کالیفرنیا از ان ها دورتر می شود.

 

_داستان عشقی که درتایتانیک معروف شد

کشتی تایتانیک , آن‌ها به عشق و وفاداری به یکدیگر معروف بودند. معمولاً همه‌جا باهم سفر می‌کردند و حتی زمان‌هایی که ایزیدور به سفرهای کاری می‌رفت، مرتب برای هم نامه می‌نوشتند.

 

دوستانشان آن‌ها را بسیار وابسته به هم می‌دانستند. خیلی وقت‌ها ایدا در سفرهای کاری شوهرش را همراهی می‌کرد. به نظر می‌رسید بیش از هر چیز دیگری در دنیا، از کنار هم بودن لذت می‌بردند.

 

“روزالی ایدا استراوس” یک آلمانی- آمریکایی بود که در سال 1849 در آلمان متولد شد.
در 22 سالگی با “ایزیدور استراوس” ازدواج کرد.

 

ایزیدور 26 سال داشت و تاجر و یکی از مالک‌های فروشگاه “میسیز” بود.
آن‌ها هفت فرزند داشتند که یکی از آن‌ها در نوزادی درگذشت.

 

در ظاهر این تمام زندگی آن‌ها بود و هیچ‌کدام ویژگیِ خاصی نداشتند. اما دقیقاً به خاطر همین سادگی و عشق فوق‌العاده خاص شده بودند.

پس از چهل سال ازدواج و زندگی مشترک عشق پر اشتیاقی به هم داشتند.

 

ایزیدور استراوس در سال 1903. عضو مجلس نمایندگان آمریکا از منطقه 15 نیویورک

در اوایل سال1912 برای تعطیلات زمستانی به اروپا رفتند و اکثر وقت خود را در “کیپ مارتین” در جنوب فرانسه سپری کردند.
در اوایل ماه آوریل سوار بر تایتانیک شدند تا به خانه برگردند.

هنگامی‌ که کشتی به کوه یخ برخورد کرد، به عرشه آمدند تا سوار قایق‌های نجات شوند.

 

تصمیم گرفته شد ابتدا زنان و کودکان سوار شوند؛ بااین‌حال چون از طبقه ممتاز بودند،
ایزیدور را به قایق نجات شماره 8 بردند تا کنار همسرش بنشیند.

 

اما او حاضر نشد میان خود و دیگران استثنا قائل شود و با لحن محکمی به سرهنگ گریسی گفت: “قبل از بقیه مردها سوار نمی‌شوم.”

 

ایدا اصرار داشت که مستخدم جدیدش (الن برد) سوار قایق نجات شود، اما او تردید داشت.
ایدا پالتوی پوستش را به الن داد و گفت دیگر نیازی به آن ندارد.

 

بااینکه سرهنگ گریسی و دیگر افراد سعی کردند ایدا را سوار قایق کنند، اما او نپذیرفت و گفت حاضر نیست از شوهرش جدا شود:

“همان‌طور که باهم زندگی کردیم، باهم می‌میریم.”

آن‌ها آخرین بار بر روی عرشه کشیده و در آغوش هم دیده شدند.
شاهدان عینی آن صحنه را “شگفت‌انگیزترین جلوه عشق و وفاداری” توصیف کردند. جسد ایزیدور شناسایی و به نیویورک فرستاده شد. متأسفانه جسد ایدا هرگز پیدا نشد.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

چگونه بفهمیم مردی عاشقمان شده است؟

1- به شما زیاد توجه می کند

پسری که به دختری علاقمند باشد زیاد به او توجه می کند و او را زیرنظر می گیرد. مخصوصاً وقتی در جمع یا مهمانی یا در گروه دوستان قرار بگیرید. اگر بیشتر از آنچه که باید در جمع به شما توجه می کند (بیشتر از توجهی که به اطرافیان دارد) نشانه خوبیست یعنی خیلی دوستتان دارد و برای شما ارزش و اهمیتی بالاتر از دیگران قائل است.

2_ ارتباط چشمی

وقتی به شما نگاه می‌کند و پس از مدتی شما را می‌بیند، مستقیم به چشمان‌تان می‌نگرد. جوری به شما نگاه می‌کند که انگار طلسم شده‌است. انگار در چشمان‌تان گم شده است. شما توجه‌اش را جلب می‌کنید و عاشق این است که خودش را تسلیم شما کند.
مردها برای آن‌که با احساسات‌شان کنار بیایند به زمان احتیاج دارند. برخی تا ابد زمان لازم دارند. چنان‌چه فراست‌تان به شما می‌گوید مردی دوست‌تان‌دارد، آن‌گاه باید با مشاهده‌ی دقیق زبان بدن‌اش به این موضوع پی ببرید. حتی اگر از لحاظ کلامی نتواند احساسات‌اش را بیان کند، اعمال او شما را به سمت حقیقت خواهد برد.
 

3- هویتش و جزئیات زندگیش را بیان می کند:

شروع یک رابطه و حتی یک زندگی مشترک با فردی که نمی دانید در اصل چه هویتی دارد اصلاً کار درستی نیست. ممکن است فردی در طی روز زمان زیادی را با شما چت کند یا صحبت کند اما واقعاً نمی دانید که هویت واقعی او چیست.

اگر مردی قلباً دختری را می خواهد، پس قطعا در مورد همه جزئیات زندگیش با او صحبت می کند. به او می گوید که چه به حرفها و کارهایی علاقمند است و چه کارهایی را دوست ندارد. احساساتش را به شما نشان می دهد و از ابراز احساسات ابای ندارد. معمولاً مردها زمانی که می خواهند در مورد مسائل درونی خودشان صحبت کنند بسیار سخت گیری می کنند و معمولاً درون خودشان می ریزند. اما وقتی به دختری علاقمند شده باشند آن مسائل را که پیش فرد دیگری بازگو نمی کنند پیش وی بازگو می کنند.

اگر مردی یا پسری با شما درد و دل کرد و از آرزوها و مشکلات زندگیش، حتی از امیدها و ناامیدی هایش صحبت کرد پس یعنی خیلی شما را قبول دارد و خاطرتان را خیلی می خواهد که همه چیز زندگیش را با شما در میان می گذارد.

اگر دیدید که مردی به حدی درونگراست که خود واقعی اش را نشانتان نمی دهد بهتر است که بیشتر احتیاط کنید و سعی کنید بهتر او را بشناسید.

 

4- شما را به خانواده اش معرفی می کند:

اگر پسری واقعاً شما را دوست داشته باشد، شما را به خانواده اش معرفی خواهد کرد. از اینکه دیگران بدانند که شما با هم در یک رابطه به سر می برید اصلاً ابایی ندارد و احساس خرسندی و افتخار می کند.

اما اگر می بینید که پسری سعی می کند که شما را از دیگران پنهان کرده و خیلی مواظب است که کسی از این رابطه بویی نبرد، پس راه به جایی با این شخص نخواهید برد.


5_ نگرانتان می شود:

وقتی پسری به دختری علاقمند باشد برایش مهم است که کی از منزل خارج می شود و آیا به مقصد موردنظر راحت رسیده است یا خیر؟ دوست دارند وقتی که مثلاً دختر مورد علاقه شان به خانه بر می گردد از رسیدنش اطلاع دهد تا نگرانی اش برطرف شود. این نشان از آن دارد که واقعاً شما را دوست دارد.

بیشتر وقت‌ها این نگرانی‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کند اما گاهی برای طرف‌مقابل خسته‌کننده می‌شود. واقعیت این است که این یکی از آن رفتارهایی است که مردها نمی‌توانند کنترلش کنند. این در خونشان است و فقط زمانی بروز می‌کند که کسی را واقعاً دوست داشته باشند.

 

6_ مطابق میل شما رفتار می کند:

وقتی مردی، زنی را دوست داشته باشد تمام تلاشش بر این است که رفتارهایی را از خود نشان دهد که طرف مقابلش می پسندد. این افراد برای به دست آوردن دل دختر موردنظرشان دست به هر کاری می زنند.

 

7_ اسم دوم برایتان انتخاب می کند:

اسم‌های مستعار یک روش غیرمستقیم برای مردان است که احساساتشان را به شما نشان دهند. با این کار آن اسم مستعار را با یک حس خوشایند مرتبط می‌کنند و هربار که آن اسم را بر زبان می‌آورند آن حس را احساس می‌کنند. هرچه شما را بیشتر با آن اسم صدا کنند یعنی دوست دارند آن حس را بیشتر تجربه کنند و این یعنی آن مرد شدیداً گرفتارتان شده است.

 

8_ حساس می شود

وقتی برای ملاقات‌اش دیر می‌رسید می‌بینید که بی‌طاقت شده است. وقتی که در نهایت او را ملاقات می‌کنید، می‌توانید اضطراب را در چهره‌اش ببینید و حس رهایی را که با دیدن شما در چهره‌اش نمایان شده است متوجه می‌شوید.

 

9_ لباس مناسب می پوشد

همیشه خوش‌لباس به ملاقات شما می‌آید. هیچ اشکالی در ظاهر و لباس‌های‌اش پیدا نمی‌کنید. متوجه می‌شوید وقتی با شما است موجه‌تر از زمانی است که با دیگران است.

10_ همیشه در اطرافتان است

همیشه دلیلی پیدا می‌کند که شما را همراهی کند و در اطراف‌تان باشد. این نشان‌می‌دهد همراهی شما را دوست‌دارد و می‌خواهد زمان زیادی را با شما سپری کند.

 

11_ نزدیک شما می ایستد

هر وقت شما دو نفر مکالمه‌ای دارید، سعی می‌کند تا حد ممکن نزدیک شما بایستد یا بنشیند. البته، مقداری فاصله را حفظ می‌کند تا شما احساس ناراحتی نکنید.

12_ به اطرافیان شما حسودی می کند

معمولا وفتی با اطرافیانتان بیشتر در ارتباط هستید  فکر می کند که به فکر او نیستید و حسودی می کند.

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

معرفی جزیره های جنوب ایران

ایران کشوری برای تمام سلایق! ایران هم برای افرادی که قصد ماجراجویی و طبیعت گردی دارند گزینه مناسبی محسوب می شود و هم برای کسانی که قصد بازدید از جاذبه های تاریخی و فرهنگی را دارند می تواند انتخاب خوبی باشد. اما ما در ایران مطلب از مجله ی گردشگری الی گشت قصد داریم تا درباره جزیره های جنوب ایران صحبت کنیم، شاید جالب باشد برایتان بدانید که برخلاف شمال کشور که تنها ۱ جزیره به نام «آشوراده» وجود دارد، در جنوب کشور نزدیک به ۳۰ جزیره در نزدیکی خلیج فارس واقع شده است که به دو دسته جزایر مسکونی و غیر مسکونی تقسیم می شود. با ما در ادامه همراه باشید تا به معرفی بهترین جزیره های جنوب ایران بپردازیم.

جزیره ناز

یکی از جزایر ایران که می توان گفت با تمام سواحل ایران تفاوت دارد جایی نیست جز ناز! این جزیره با تمام ساحل هایی که تا به حال دیده اید تفاوت دارد و در هنگام جزر باریکه ای از شن های درخشان در آن نمایان است که سه صخره از آب آن بیرون آمده است.

در زمان جزر با پس روی کامل آب دریا برای مدت زمان کوتاهی باریکه ای از خشکی جزیره ناز را به ساحل قشم وصل می کند.

هرچند زمان این اتفاق کوتاه است، اما در همین مدت مسافران با ورود به جزایر ناز می توانند از بالای ارتفاعات، تنگه هرمز، جزیره لارک را تماشا کنند.

جالب است بدانید که جزایر ناز جزو ژئوپارک جهانی قشم و یکی از عجایب هفتگانه این جزیره به شمار می روند. به گفته بسیاری از کارشناسان این منطقه در گذشته محلی برای استراحت ماهی گیران بوده است.

جزیره قشم

 

جزیره‌ی قشم که به عنوان بزرگ‌ترین جزیره‌ی ایران و خلیج فارس شناخته می‌شود، یکی از جزایر استان هرمزگان است و در تنگه‌ی هرمز قرار دارد. جزیره‌ی قشم در طی سالیان اخیر به عنوان یکی از مقاصد برتر توریستی در ایران شمرده می‌شود. اگر بخواهیم موقعیت جزیره‌ی قشم را از لحاظ جغرافیایی بررسی کنیم باید بگوییم این جزیره از شمال به بندرعباس، از شمال شرقی به جزیره‌ی هرمز، از شرق به جزیره‌ی لارک، از جنوب به جزیره‌ی هنگام و از جنوب غربی به جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی محدود می‌گردد

 

ژئوپارک۱ قشم نخستین ژئوپارک در خاورمیانه است، این منطقه از غرب به روستای طبل و سلخ، از غرب به روستای گوری و کانی، از شمال به ساحل شمالی و از جنوب به ساحل جنوبی منتهی می‌شود. کوه‌ها، دشت‌ها، دره‌ها و سواحل این منطقه در نوع خود کم نظیرند. به غیر از حضور گونه‌های کمیاب و در خطر انقراض، شاهد وجود پدیده‌های نادر زمین شناسی نیز هستیم. از خصوصیات منحصر بفرد این ژئوپارک مجسمه‌های طبیعی و نقش برجسته‌های پراکنده، سطوح تخت و صفه‌های متعدد در ارتفاعات، ستون‌های به وجود آمده از فرسایش و تندیس‌های شگفت انگیز را می‌توان نام برد. ژئوپارک قشم دارای ۲۵ ژئو سایت است: بام قشم، تنگه‌ی چاه کوه، دره‌ی تندیس‌ها، دره‌ی ستارگان، کاسه سلخ، دره شور، دولاب، کوه نمکدان، کورکورا کوه، جنگل حرا، کریان، موزه‌ی ژئوپارک، جزایر ناز، ساحل کرق، دره قاضی، چاکویر، بصیرا، باسعیدو، خلیج دیرستان، صخره‌ی خرچنگ‌ها، روستای لافت، غار خُربَس، تالاب پرندگان دو کوهک، …

جزیره هرمز

جزیره هرمز را جزیره کوچک خلیج فارس می‌نامند. این جزیره مکانی است پر از رنگ‌های مختلف همراه با آب با یک فرهنگ کاملا متفاوت به گونه‌ای که هنگام ورود به آن انگار وارد یک سیاره‌ای دیگر شده‌اید. به جرات می‌توان گفت جزیره هرمز جزیره رنگ‌ها و شگفتی‌ها می‌باشد که از دل دریا بیرون زده است. این جزیره دیدنی‌های زیادی از خاک‌های رنگی تا معماری عجیب را دارا می‌باشد که هر گوشه آن یک داستانی شگفت انگیز برای شنیدن و طرحی برای دیدن را دارد. جالب است بدانید که خاک هرمز را می‌توان در هفتاد رنگ دید. خاک خوراکی جزیره هرمز یکی از شگفتی های این جزیره می باشد. این منطقه فقط یک جزیره نیست می‌توان گفت سرزمین شگفتی‌ها است.

جزیره لاوان

 

سواحل مرجانی و بکر یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های گردشگری جزیره لاوان است. با وجود فعالیت شرکت نفت لاوان که باعث شلوغ شدن این جزیره و رونق اقتصادی شده‌ است؛ همچنان سکوت در سواحل زیبای آن و حومه‌ جزیره برقرار است.

پس از گردش و اقامت در لاوان، رفتن به جزیره‌ مارو و گشت‌وگذار بر فراز تپه‌ آن خالی از لطف نیست. مارو که روی نقشه با عنوان شیدور درج شده است (مارو نام معروف در میان محلیان منطقه است)؛ در شرق لاوان واقع شده و قابل سکونت نیست. برای رفتن از لاوان به مارو، با قایق ۲۰ دقیقه زمان نیاز دارید. برای سهولت بهتر است با همان قایقی که شما را به لاوان آورد، برای رفتن به مارو هماهنگ کنید؛ چراکه ممکن است همیشه وسیله مهیا نباشد.

در مارو هیچ امکاناتی وجود ندارد. این جزیره‌ کوچک روی تپه ای واقع شده است که بالای آن به همه جای این جزیره‌ کوچک مشرف است. سواحل مارو شنی، صخره‌ای، مرجانی و کاملا بکر است. اگر علاقه‌مند به اقامت در این جزیره می‌باشید، باید تمام وسایل مورد نیاز را با خود ببرید. برای اقامت شبانه باید کمپ بزنید و شبی را در طبیعت سپری کنید. در گذشته مارو به مارهای فراوانش شهرت داشت و به همین دلیل مارو نام گرفته بود؛ اما امروز خبری از مارها در جزیره نیست.

مارو منطقه ای حفاظت شده با گونه‌هایی کمیاب از لاک‌پشت‌ها است. رعایت نکات بهداشتی از قبیل باقی نگذاشتن زباله‌ای در طبیعت، به‌خصوص مواد پلاستیکی و پرهیز از سر و صدای بلند در فصل تخم‌گذاری لاک‌پشت‌ها، این منطقه را مصون نگه می‌دارد و مانع آسیب دیدن اکوسیستم مارو می‌شود. از دیگر گونه‌های حیات وحش منطقه می‌توان پرستوی دریایی، حواصیل، مار سمی و دلفین‌ها را نام برد.

جزیره هنگام

 

هنگام یک جزیره گردشگری است که از سه بخش هنگام جدید (ماشی)، هنگام کهن و روستای غیل ساخته شده است. این جزیره ۷۵۰ نفر جمعیت دارد که همگی در هنگام جدید زندگی می‌کنند و هنگام کهن را خالی از سکنه رها کرده‌اند. با سفر به جزیره هنگام احساس می‌کنید وارد دنیای پیش از اختراع اینترنت شده‌اید.

هنگام سفر به جزیره هنگام حتما با دوستان و همسفران زمانی را برای بازید از سواحل جزیره اختصاص دهید، جایی که آرامش تک تک اعصاب بدنتان را در بر می‌گیرد و روحتان به پرواز در می‌آید! آدم در سواحل هنگام دلش می‌خواهد همه تنش گوش شود و خود را به صدای امواج بسپارد علت اینکه سواحل هنگام شبیه به رویایی واقعی هستند، دست نخورده بودن آن‌هاست.

هنگام نوار ساحلی طویلی دارد که برخی از آن‌ها امکانات تفریحی محدودی دارند، اما اکثرشان بکر و دست‌نخورده هستند، انگار که دریا ماسه‌های ساحل هنگام را از هر گونه رد و نشانی خالی می‌کند تا برای رد پای شما آماده باشد.


 

جزیره مینو

 

 در این جزیره مضیفی( اتاق پذیرایی مردمان عرب استان خورستان از مهمانان خودشان هست که به طور کامل از نی ساخته شده‌است در این اتاق‌ها می‌توانید طعم اصی غذاهای عربی و جنوبی مانند ماهی شکم پر و دیگر غذاهای عربی و همچنین قهوه عربی را تجربه کنید.) به قدمت چند هزار سال وجود دارد. همان طور که می دانید ساختن مضیف یا مهمانخانه مخصوص از سنت های قدیمی مناطق اعراب نشین است. از آنجایی که این مضیف ها تنها با نی ساخته می شوند، قدمت چندهزار ساله مضیف حاج عبدالله نورانی همه را شگفت زده کرده است. از قدمت آن که بگذریم، ساختار منحصربه فرد و جالبش توجه بسیاری از گردشگران را به خود معطوف کرده است. یعنی تصور کنید با تفریح در جزیره ای که در احاطه رودها و نهرها است چه لحظات ماندگاری را سپری خواهید کرد، حالا با اقامت در یکی از مضیف هایش به سفری در زمان می روید؛ به دوران قبل از میلاد و دوره سومری ها می روید که مردم ساکن در کنار تالاب ها و رودها منازل خود را از نی می ساختند.

 این جزیره ۵ نهر اصلی جریان دارد و این نهرها یا از رودخانه جرف منشعب شده اند و یا اروند رود. این جزیره کوچک به خاطر همین بکر بودن طبیعت و ساده زیستی مردمش پاتوق خرمشهری ها و آبادانی ها شده است.
در این جزیره سواحل، تفرجگاه و اسکله های متعددی وجود دارد که زمینه تفریح و سرگرمی مهمانان را فراهم می کند. مهمانان می توانند به همراه محلی ها ماهیگیری کنند یا داخل اروند رود گشتی بزنند و یا برای پیاده روی به نیزارها و نخلستان ها بروند. در فصل های سرد پرنده های مهاجر به نخلستان های جزیره مینو پناه می آورند و برای همین حیات وحشش مهمانان زیادی را جلب خود می کند. حقیقت جالبی درباره نخل های این جزیره وجود دارد، بعضی از نخل های بی سر را در داخل جزیره مینو می بینید که در واقع زخم خورده های جنگ تحمیلی هستند.
در روزهایی که در جزیره مینو و به همراه مردم محلی زندگی می کنید می توانید بستنی محلی، قهوه عربی، مچبوس، کبه و غذاهای دریایی محلی مثل ماهی شکم پر، میگو، قلیه ماهی و ماهی کباب میل کنید. البته در منوی مضیف حاج عبدالله انواع پیتزا نیز وجود دارد. این جزیره به هنگام غروب به اوج زیبایی خود می رسد و می توانید غروب را در قاب های مختلف و زاویه های متفاوتی ثبت و ضبط کنید.

جزیره هندورابی

جزیره هندورابی با وجود مساحت ۲۳ کیلومتر مربعی، جاذبه‌های زیادی را در خود جا داده است. اگر اهل طبیعت‌گردی باشید، محال است بتوانید از سواحل و صدای مرغان دریای که صبح‌ها شما را بیدار می‌کنند به سادگی بگذرید. اگر هم اهل تفریحات آبی هستید، هندورابی یکی از خلوت‌ترین و بهترین مناطقی است که می‌توانید روی آن حساب کنید. مهم‌ترین جاذبه‌های این جزیره جمع و جور را می‌توان شامل موارد زیر دانست:

روستا هندورابی

در این جزیره یک روستا به همین اسم وجود دارد که دیدن آن خالی از لطف نیست. خانه‌های این روستا از جنس مرجان، سنگ و گچ به رنگ سفید ساخته شده که شکل متفاوتی به روستا بخشیده است. جمعیت ۱۹۱ نفری روستا طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ شامل ۱۴۱ مرد و ۵۰ زن هستند که شغل بیشتر آن‌ها ماهیگیری و غواصی است. مردم این روستا عرب زبان هستند و برخی از آن‌ها به زبان فارسی هم آشنایی دارند. این روستا همچنین دارای درمانگاه، سوپر مارکت و مدرسه و مسجد است.

در اطراف روستای هندورابی، دو روستای تاریخی به نام الدورات و الصرا قرار گرفته است. این دو روستا که در حال حاضر بخش‌های زیادی از آن‌ها تخریب شده است، روزگاری پایگاه نظامی پرتغالی‌ها بوده است.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

تاریخچه برند شنل

 

گابریل شنل که بعدها به «کوکو شنل» معروف شد، در سال 1883 میلادی در شهر سومور فرانسه در خانواده ای فقیر به دنیا آمد.

او در 12 سالگی مادرش را از دست داد و به یک صومعه سپرده شد. گابریل بعدها برای گذران زندگی به خیاطی روی آورد و در همین سال ها بود که به «کوکو» معروف شد.

در آن دوران، اکثر لباس های زنانه پیراهن های بلند دنباله دار، تنگ و ناراحت بودند و او که این لباس ها را برای زنان مناسب نمی دانست، تصمیم گرفت لباس هایی را طراحی کند که ضمن راحت و لوکس بودن، از ظرافت هنری نیز برخوردار باشند و همچنین او از اولین طراحانی بود که در آن دوره شلوار را در گروه لباس های زنانه در طراحی های خود پیشنهاد کرد.

شنل نخستین فروشگاه خود را در سال 1910 میلادی در پاریس افتتاح کرد.

بیوگرافی موسس برند شنل:

نام «کوکو» در حالی به خانم شنل داده شد که وی به عنوان یک خواننده در کافی‌شاپی در فرانسه، مشغول به کار بود. شنل همواره در مواردی همچون تهیهٔ پوشاک ساده، لباس شب رسمی، شلوارهای زنانه و جواهر بدلی، تخصص داشت. دیدگاه کوکو شنل این بود که به جای اشیاء و قطعات باشکوه و جذاب، اقلامی را جایگزین سازد که حس ظرافت و ذوق هنری را منتقل سازند. طراحی‌های او و آثاری که پدیدآورده است، اختصاصی به زمان خاصی ندارند و علی‌رغم تغییرات اساسی در نگرش‌ها، با سلیقه‌های مردم، از نسلی به نسل دیگر سازگار باقی‌مانده‌اند. نفوذ و تأثیر فوق العادهٔ شانل در عرصهٔ مد به حدی بود که نام وی، به عنوان تنها فرد فعال در زمینه خیاطی و دوزندگی، در فهرست یکصد نفر مهم‌ترین افراد دنیا در قرن بیستم ثبت گردد. کوکو شانل نهایتا در سال 1971 در گذشت. پس از مرگ کوک شانل یکی از موفق ترین مدیران برند شنل، کارل لاگرفلد می باشد.  البته این نکته را نیز در نظر داشته باشید که لاگرفلد از سال 1983 تا قبل از مرگ اش مدیریت این برند را بر عهده داشت. کارل لاگرفلد در طول دوران مدیریت اش، طراحی خانم های کوکو شنل را سعی داشت به روز نماید و کالکشن های جدید اما الهام گرفته از طراخی های شنل را ارائه بدهد.  

 

کلاه هایی با نام «شنل مُدز» اولین محصول این فروشگاه بودند که معروف ترین بازیگران زن فرانسه خیلی زود به طرفداران سرسخت این کلاه ها تبدیل شدند. نخستین خانه طراحی لباس شنل، در سال 1919 میلادی در فرانسه راه اندازی شد.

محبوبیت سلبریتی ها با شنل

 

این شرکت تا به حال بسیاری از مشاهیر درجه یک دنیا را به عنوان معرف و ارائه‌کنندهٔ طراحی‌های خود به کار گرفته‌است. از جمله آن‌ها می‌توان به کاترین دنو (که در دهه ۱۹۷۰ (میلادی) ارائه‌کنندهٔ شماره ۵ محصولات شنل بود)، نیکول کیدمن (که از اوایل دهه ۲۰۰۰ (میلادی)، ارائه‌دهنده عطر شنل شماره ۵ محسوب می‌شد)، اودره توتو (مدل شمارهٔ ۵ کنونی شانل)، کیرا نایتلی (مدل ارائه کنندهٔ کنونی برای محصول مادموازل کوکو) اشاره کرد.  

محبوبت ترین مدل برند شنل:

همچنین سرشناس‌ترین و محبوب‌ترین مدل معرّف شنل، مریلین مونرو ارائه کنندهٔ شماره ۵ شانل در دهه ۱۹۵۰ (میلادی) بود که تصویر او معرفی‌کنندهٔ محصولات شماره ۵ است و یکی از مشهورترین آگهی‌های تبلیغاتی در میان تمامی آگهی‌های شنل محسوب می‌شود. این تصویر، همچنین در شرح حال تعداد بی‌شماری از افراد به کار گرفته شده و هنوز هم به عنوان یک پوستر یا یک قطعهٔ هنری به میزان بسیار زیاد به فروش می‌رسد. همچنین مریلین مونرو، کسی بود که شهرت بسیاری را برای عطر شنل به ارمغان آورد.    

برند شنل و ایجاد یک اتقلاب در حوزه پوشاک رنگ مشکی:

برند شنل در سال 1926 اولین مجموعه پیراهن های مشکی زنانه خود را به بازار ارائه داد. این ارائه محصولات را ازاین جهت انقلابی در حوزه پوشاک مشکی می خوانم که قبل از تولید و عرضه این لباس ها، استفاده از پیراهن های مشکی تنها در مراسمات عزا مرسوم بوده است. شنل توانست جایگاه این پیراهن های سیاه کوچک را در بین مردم طوری جا بیاندازد که دیگر مردم این رنگ را مختص مراسمات عزا ندانند و در دیگر مراسم ها نیز استفاده نمایند. البته در این حوزه نمی توان از مقاله بسیار تاثیرگذار مجله "مد وژ" که در این خصوص نوشته شده بود، گذشت.  

برند جهانی شنل هم اکنون در زمینه طراحی و عرضه پوشاک زنانه، کیف های دستی، عطر، زیورآلات و لوازم آرایشی فعالیت می کند. شنل به عنوان یکی از مطرح ترین و لوکس ترین برند ها محصولات خود را به سراسر جهان صادر می کند.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

واژۀ سیزده بدر به چه معناست؟

«سیزده بدر» یا «سینزده به در» یا «سینزه به در» را اگر بر اساس لغت نامه دهخدا بخواهیم معنا کنیم به این شکل است: «سیزده» که به معنای سیزده و یا روز سیزدهم است. «به» به معنای به سوی و «در» به معنای در و دشت و صحرا است. و اگر به شکل کلی بخواهیم ترجمه اش کنیم به معنای بیرون‌ رفتن و گذراندن زمان در دامان طبیعت است.

سیزده بدر در منابع تاریخی ایرانی

به صورت مشخص درباره‌ی بودن روزی تحت عنوان سیزده بدر در تاریخ شک و تردید وجود دارد اما درباره روز سیزدهم در تقویم و تاریخ ایران بیشتر صحبت شده و همۀ آن ها گواهی بر متفاوت بودن باور ایرانیان نسبت به عدد سیزده دارد.

یکی از معتبرترین منابع ایرانی که نزدیکترین توضیح درباره روز سیزدهم سال را دارد،«آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی است که در این کتاب این دانشمند، ریاضی دان و ستاره شناس ایرانی، مبدا گاه شماری و تاریخ اقوام گوناگون را مورد بررسی قرار داده است و در کنارش روزهای سال را بر اساس خوش یمن و بدیمن بودنشان در جدولی تقسیم بندی کرده است و روز سیزدهم در کتاب او (سعد)خوش یمن یاد شده است.

خرافات سیزده بدر

به‌جز آداب باستانی سیزده بدر، خرافه‌هایی نیز در طول سال به این جشن نوروزی راه یافته‌اند. از مهم‌ترین خرافات سیزده بدر همان نحسی روز سیزدهم بهار است که به آن اشاره کردیم. از دیگر خرافات رایج در گذشته در روز سیزده بدر می‌توان به فال گرفتن برای باز شدن بخت اشاره کرد. استفاده از جادو و طلسم کردن حشرات برای تفرقه افکنی میان افراد نیز از خرافه‌های رایج قدیم بوده است.

با اینکه آداب مختلف سیزده بدر ریشه در عقاید باستانی دارد، به اعتقاد برخی گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و به آب انداختن سبزه برای دفع مشکلات، ریشه در خرافات دارد و در ضمن به اکوسیستم طبیعت نیز آسیب می‌رساند. از بهترین رسوم گذشتگان ما، سبز کردن دانه‌ها در روزهای نوروز و سپس کاشتن آن در روز سیزدهم بهار است که باعث سرسبزی فراوان می‌شود. احترام به طبیعت از مهم‌ترین شاخصه‌های جشن سیزده بدر است؛ اما متاسفانه امروزه روز سیزده بدر با نابودی بخش‌هایی از طبیعت همراه است.

 

سیزده به در قدیم

در گذشته روز سیزده بدر با آغاز نیمه دوم سال زراعی همراه بود. ایرانیان در قدیم در روز سیزده بدر برای بارش باران و حاصلخیزی زمین‌هایشان مشغول نیایش می‌شدند و در دشت‌های سرسبز و پر گل به رقص و پایکوبی می‌پرداختند. ایرانیان باستان پیش از شروع نوروز دانه‌های مختلفی را سبز می‌کردند و تا روز سیزده بدر هرکدام از دانه‌ها که بیشتر رشد می‌کرد را آن سال در زمین‌هایشان می‌کاشتند. آن‌ها معتقد بودند که باید روزهای نوروز را با شادی سر کنند تا سال پیش رو برایشان مملو از برکت باشد. اسب ‌سواری و اجرای نمایش با اسب نیز از رسوم جالب توجه ایران قدیم در روز سیزده بدر بوده است.

روز سیزدهم ماه متعلق به الهه «تیر» بود و برای مردم جایگاهی ویژه داشت. در روز سیزدهم بهار، مردم از طلوع تا غروب خورشید را در طبیعت می‌گذراندند و از گیاهان صحرایی و دام‌هایشان غذا تهیه می‌کردند. بخشی از آداب امروزی جشن سیزده بدر ریشه در آداب کهن ایرانی دارد، اما بعضی از آن‌ها اساس و ریشه‌ای ندارند و به مرور زمان به فرهنگ ما وارد شده‌اند.

در گذشته ایرانیان به طبیعت بسیار احترام می‌گذاشتند و آن را منبع زندگی و زایش می‌دیدند. امروزه متاسفانه توجه زیادی به میراث عظیم طبیعی موجود در این سرزمین نمی‌شود. از بهترین آداب سیزده بدر که باید سعی در حفظ و ترویج آن داشته باشیم، حفاظت از گنجینه‌های طبیعی ایران است.

 

آیین های مربوط به روز سیزده بدر

در گذشته مسابقات اسب دوانی، یادآور جنگ ایزد باران و دیو خشک سالی انجام می‌شده و در کنار این مسابقات، انواع بازی‌ها و رقص‌های گروهی، آب پاشی و آب بازی در این روز به پاسداشت پیروزی و برتری نیروی ایزد آب و از بین رفتن نیروهای بد و پلیدی‌ها محبوبیت داشته است و اکنون از رسوماتی که در این روز باقی مانده اند، گره زدن علف برای نزدیک شدن پیوند زنان و مردان، پختن آش رشته و سبزه به آب دادن هستند که خانواده ها از ابتدای روز سیزده بدر به سمت طبیعت و فضای آزاد حرکت می کنند و این رسم را به جا می‌آورند.

 

آداب سیزده بدر

از جالب‌ترین کارهای روز سیزده بدر می‌توان سبزه گره زدن را نام برد. در گذشته مرسوم بود که برای باز شدن بخت و ازدواج در طول سال آینده، جوانان سبزه گره می‌زدند. این رسم ریشه‌ای کهن دارد و مردم بر این اعتقاد بودند که در ایران باستان که شرایط عقد و ازدواج با امروز تفاوت‌های زیادی داشت؛ یکی از رسوم معمول برای ازدواج در بین زوج‌های جوان، گره زدن سبزه پس از بستن پیوند ازدواج بوده است. به همین دلیل در طول سالیان دراز، از گره زدن سبزه با عنوان آرزوی باز شدن بخت یاد می‌شده است؛ اما امروزه در روزهای سیزده بدر، مردم با خواسته‌ها و آرزوهای مختلف سبزه گره می‌زنند و به برآورده شدن آرزوهایشان در سال پیش رو امید می‌بندند.

از دیگر تعابیر سبزه گره زدن، می‌توان به سپردن گره‌ها و مشکلات زندگی به دست طبیعت نام برد؛ با این باور که با رشد گیاهان گره‌ها باز می‌شوند و اثری از مشکلات باقی نمی‌ماند.

از دیگر آیین متداول در روز سیزده بدر سپردن سبزه به آب است. در باور ایرانیان باستان سبزه به آب دادن اهدای هدیه به الهه آب بوده است. ایرانیان باستان باور داشتند با سپردن دانه‌های بارور شده به آب، که همان سبزه‌ها هستند، الهه آب برایشان سرسبزی بیشتر، آبادانی و باروری به ارمغان می‌آورد. این باور ریشه در اعتقادات دینی مردم نیز داشت.

از دیگر دلایل به آب انداختن سبزه، رها کردن گرفتاری‌ها با سبزه در آب است. در این باور مردم با گفتن سختی‌ها به سبزه و رها کردن آن در آب، مشکلاتشان را به آب می‌سپارند. بر اساس روایت‌های به جا مانده از سنت‌های گذشته، باید حتما سبزه به آب روان انداخته شود و بر همین اساس سال‌ها مردم سبزه‌هایشان را به رودخانه‌ها و رودها می‌انداختند. امروزه نیز هم‌چنان این باور و آداب در روز سیزده بدر انجام می‌شود.

خوراکی های سیزده بدر

جشن‌های مختلف ایرانی با خوراکی‌های خاص خود همراه هستند. روز سیزده بدر نیز در کنار آداب و رسوم خود، خوراکی‌های ویژه و اصیلی نیز دارد. آش رشته از اصیل‌ترین و پرطرفدارترین غذاهای ایرانی است که پای ثابت طبیعت گردی سیزده بدر به شمار می‌رود. بیشتر خانواده‌های ایرانی در این روز در طبیعت آش رشته را روی آتش یا منقل می‌پزند و در کنار یکدیگر صرف می‌کنند.

 

کاهو و سکنجبین خوراکی‌های میان وعده سنتی ایران هستند و در روز سیزده بدر نیز هنوز میان بسیاری خانواده‌ها جایگاه ویژه دارند. طبخ انواع کباب روی منقل در طبیعت نیز در این روز متداول است. علاوه بر این‌ها، بر اساس باوری قدیمی، مردم باقی مانده آجیل، شکلات، شیرینی و تنقلات نوروزی خود را در روز سیزده بدر با خود به پیک نیک می‌برند و با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

زمان جشن چهارشنبه سوری

 مراسم چهارشنبه‌سوری در غروب شب قبل از آخرین چهارشنبه سال برگزار می‌شود.

 

تاریخچه چهارشنبه‌سوری

 

تاریخچه‌ی چهارشنبه‌سوری به سال‌های بسیار دور برمی‌گردد. این جشن خود آمیزه‌ای از چند رسم کوچک و بزرگ است. سنت اصلی در آداب و رسوم چهارشنبه‌سوری برپایی آتش و خواندن شعر «زردی من از تو، سرخی تو از من» هنگام پریدن از روی آن بوده است.

این شعر دعایی بوده است که ایرانیان از قدیم برای آتش می‌خواندند و از آن می‌خواستند تا بیماری‌ها و کسالت‌ها و نگرانی‌های سالی که گذشته را از آن‌ها بگیرد تا سال جدید را با شادکامی و سرزندگی شروع کنند. چهارشنبه‌سوری همچنین اولین پایکوبی برای پیشواز بهار شمرده می‌شود.

 

قدیمی‌ترین اشاره به چهارشنبه‌سوری را می‌توان در کتاب «تاریخ بخارا» نوشته‌ی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (۲۸۶ تا ۳۵۸ هجری قمری) پیدا کرد

در شاهنامه هم اشاره‌هایی به این جشن شده است که از قدمت آن خبر می‌دهد. از داستان رزم بهرام چوبینه با «پرموده» پسر ساوه‌شاه اطلاعاتی می‌شود به دست آورد.

 

همچنین داستان گذر سیاوش از آتش برای نشان دادن پاکی خود را هم دلیلی بر برپایی این جشن می‌دانند.

 

آداب و رسوم چهارشنبه‌سوری

چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال، مردم به کوه و بیابان می‌رفتند و هیزم جمع می‌کردند. قبل از غروب این هیزم‌ها را را در حیاط خانه، میدان شهر یا کوچه و برزن‌ها در دسته‌های فرد با فاصله از هم می‌چیدند

اندکی پس از غروب، آتش بر پا می‌کردند و از روی آن می‌پریدند. کسی نمی‌بایست به آتش فوت می‌کرد. اهل خانه همگی از روی آتش می‌پریدند. برای خاموش کردن آتش، آن را به حال خود رها می‌کردند تا خاموش شود یا روی آن آب می‌ریختند.

 

از آداب دیگر چهارشنبه سوری

فال‌گوشی و گره‌گشایی

فال‌گوش ایستادن یکی از آداب و رسوم چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرا می‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.

 

آجیل مشکل‌گشا

در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه دور هم جمع می‌شدند و آخرین ذخیره‌ی دانه‌های نباتی را روی آتش با نمک بو می‌دادند و می‌خوردند. این دانه‌ها ممکن بود تخمه هندوانه، گندم، فندق، تخمه کدو، پسته، تخمه خربزه، بادام، نخود و شاهدانه باشند.

اعتقادشان بر این بود که هر کس از این معجون بخورد در قیاس با دیگران خلق‌و‌خوی مهربان‌تری می‌یابد و کینه و حسد از وی دور می‌شود.

 

شال اندازی

 

سنت شال‌اندازی بیشتر در مناطق غربی و شمال غربی ایران معمول است و با تفاوتهای اندکی در شهرهای مختلف اجرا می‌شود. در روستاهای اطراف اورمیه، بچه‌ها و جوانان دستمالی را به نخی می‌بندند و آن را از روزنۀ اتاق به درون خانه می‌اندازند؛ صاحب‌خانه بادام، تخم‌مرغ رنگ‌شده یا پول داخل دستمال می‌گذارد و می‌گوید: «بکش، خدا مرادت را بدهد». در سلماس چنین است که پس از مراسم چهارشنبه‌سوری، جوانان بر بام همسایگان و خویشاوندان خود می‌روند و دستمال بزرگی از پنجره به درون خانه آویزان می‌کنند و صاحب‌خانه آن را از آجیل و میوه انباشته می‌کند

در تکاب آذربایجان غربی، یکی از اصول این مراسم ناشناس‌ماندن شال‌اندازها ست و اگر صاحب‌خانه برای شناخت آنها کنجکاوی کند، باید هدیۀ ارزنده‌ای در شال قرار دهد.

 

قاشق‌زنی از رسوم ایرانی است که در شب چهار شنبه سوری برپا می‌شده‌است. حاصل نهایی قاشق‌زنی، پخت و توزیع آش ابودردا بوده‌ است.

قاشق‌زنی رسمی زنانه‌است. زنان چادری بر سر انداخته و گاه نقابی بر چهره می‌زدند تا ناشناس بمانند. آنگاه با قاشق بر کاسه یا قابلمه یا بر در خانه می‌کوبیدند و اهل خانه را از آمدن خویش آگاه می‌کردند. اهل خانه کاسه خالی را گرفته و مشتی آذوقه خشک از قبیل بنشن در آن ریخته و بازمی‌گرداندند. گاه بجای آذوقه پول نقد به قاشق زن پرداخت می‌شده‌است. مهمترین شرط در قاشق زدن ناشناس ماندن قاشق‌زن بوده‌است؛ لذا نه قاشق‌زن و نه صاحب منزل، در هنگام مواجهه سخن نمی‌گفته‌اند.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

 

 

 

  • مجله سپیدار
  • ۰
  • ۰

 کشتی یونانی

 

کشتی یونانی در سال ۱۳۴۵ هجری شمسی در دریای خلیج فارس و در ساحل جزیره کیش به گل نشست و امروزه از معروف‌ترین جاهای دیدنی کیش است.

 وزن کشتی در هنگام ساخت ۷۰۶۱ تن و طول آن ۱۳۶ متر بوده‌است. این کشتی بین مالکان انگلیسی و ایرانی مختلفی دست به دست شده بود و آخرین مالک آن یک مرد یونانی بود.

نام‌های کشتی به ترتیب «امپایر ترومپت»، «نچرالیست»، «کوروش پارسی»، «همدان» و در هنگام به گل نشستن «کولا اف» بوده‌است. علت به گل نشستن کشتی همچنان در پرده‌ای از ابهام است. حق بیمه زیاد کشتی نزد شرکت لویدز انگلستان شائبه‌هایی را ایجاد نموده‌است.

هنگام سفر به این خطه از کشور می‌توانید غروب خورشید را از کنار آن به نظاره بنشینید؛ به‌خصوص که فرورفتن خورشید در آب را برایتان تداعی می‌کند.

ضمن اینکه منظره کشتی در سکوت و آرامش صبحگاهی نیز بسیار دیدنی است.

 

تاریخچه کشتی یونانی

 

 غروب یکی از روزهای گرم بود که مردم  باغو در کیش متوجه به گل نشستن کشتی عظیم الجثه ای در ساحل دریا شدند و فهمیدن  کشتی که بدون مسافر یا خدمه‌ای به حال خود رها شده و ارمغانی از خلیج همیشه فارس برای اهالی جزیره بود.

دلیل اصلی به گل نشستن این کشتی ۲۳ ساله هنوز هم در هاله ‌ای از ابهام نامشخص مانده است البته روایاتی برای توجیه حادثه بیان می‌شود از قبیل مه آلود بودن هوا و محدودیت دید ناخدا که اسکله را گم کرده، نداشتن هوشیاری عقلانی ناخدا،  عشق ناخدا به دختری در روستای باغو که به عنوان یادبود به عمد کشتی را در روستا به گل نشانده ولی در میان آن ها گرفتن حق بیمه زیاد آن بیش از دلایل دیگر قابل قبول است.

چرا که با خراب شدن کشتی، شرکت انگلیسی بیمه کننده مبلغ هنگفتی را به جبران خسارت می‌پردازد. بعد از به گل نشستن کشتی تمام خدمه کشتی را تخلیه می‌کنند و کشتی را به آتش می‌کشند تلاش های زیادی برای بیرون آوردن کشتی از گل در سال های اخیر انجام شده ولی همگی با ناکامی مواجه شدند و البته متذکر شویم که تقبل هزینه های بیرون آوردنش دلیل اصلی توقف عملیات شد.

 

در هر صورت، پس از آنکه کشتی به گل نشست، هیئت‌های مختلفی به جزیره اعزام شدند تا با بررسی اوضاع، راهکاری برای کشتی پیدا کنند. با وجود تلاش‌های زیادی که به‌منظور حرکت کشتی انجام شد؛ بعد از گذشت ۸۰ روز تلاش یدک‌کش هلندی، نتیجه‌ای به دست نیامد. در نهایت، حاصل محاسبات آن‌ها از این قرار بود که هزینه خارج‌کردن کشتی از گل، صرفه اقتصادی ندارد. پس کشتی به حال خود رها شد و تا به امروز کسی به‌درستی نمی‌داند که علت اصلی این ماجرا چه بود.

طبق گفته بومیان جزیره، یونانی‌ها پس از ترک کشتی آن را به آتش کشیدند و شاهد سوختن آن بودند. این موضوع احتمالا صحت دارد؛ زیرا امروزه هیچ عنصر غیرفولادی در بدنه و عرشه کشتی دیده نمی‌شود.

 

کشتی یونانی با گذشت زمان و در اثر رطوبت هوا پوسیده است. در دوره‌ای کوتاه نیز اجازه تردد به داخل کشتی تحت شرایط خاص داده می‌شد که همین موضوع روند تحریب کشتی را تسریع کرد.

فرسودگی کشتی بسیار زیاد است؛ به‌خصوص بخش زیری کشتی که به‌خاطر برخورد با امواج دریا و شوری آب پوسیده شده و ممکن است به اعماق آب فرو رود. در حال حاضر، این کشتی به محل زندگی موجودات دریایی تبدیل شده و وضعیت ایمنی آن به‌حدی است که دیگر کسی نمی‌تواند در آن پا بگذارد.

هر چند سال پایداری کشتی کمتر می‌شود و بخشی از آن فرو می‌ریزد؛ اتفاقی که برای عقب کشتی افتاد. حالا بدنه کشتی در حال تکه‌تکه شدن و فروریختن در آب است و کسی نمی‌داند تا چند سال دیگر امکان تماشای آن وجود دارد. از آنجا که هزینه نگهداری و مرمت آن به‌صرفه نیست، این کشتی زیبا احتمالا در چند سال آینده از جاذبه‌های گردشگری جزیره حذف خواهد شد.

 

عکاسی از کشتی یونانی

کشتی یونانی در هر زمان از روز، سوژه خوبی برای عکاسی است و یادگاری ویژه‌ای از جزیره به حساب می‌آید که هیچ‌گاه فراموش نخواهید کرد. در واقع، حتی اگر به‌عنوان یک عکاس آماتور با تلفن همراه‌تان عکس می‌گیرد، با کمی ذوق و خلاقیت می‌توانید تصاویر نابی از این کشتی ثبت کنید.

ساعتی در نزدیکی کشتی قرار دارد که به‌شکل سکان است، بسیاری از گردشگران از این محل، سوژه‌های جالب عکاسی را شکار می‌کنند و عکس‌های متفاوتی می‌گیرند. علاوه بر این، مجسمه‌ها و سازه‌های دیگری در نزدیکی کشتی قرار دارد که بسته به سلیقه‌تان می‌توانید از آن زوایا اقدام به عکاسی و ثبت لحظه‌ها کنید.

سوارکاری

 

یکی از تفریحاتی که گردشگران می‌توانند هنگام بازدید از کشتی یونانی انجام دهند، شترسواری و اسب‌سواری است که بی‌شک تجربه متفاوتی را برایتان رقم خواهد زد.

پارک ساحلی کشتی یونانی

مسئولان کیش به‌بهانه وجود کشتی یونانی، پارک ساحلی جذابی با امکانات متنوع در نزدیکی آن احداث کرده‌اند تا گردشگران ضمن بازدید از کشتی، به تفریح بپردازند.

 

پارک ابی اوشن

 

پارک آبی اوشن یکی دیگر از جاذبه‌های جزیره کیش است که حدودا در هشت کیلومتری کشتی یونانی قرار دارد. این پارک که به‌عنوان بزرگ‌ترین پارک آبی روباز ایران شناخته می‌شود، مجهز به استخر، سونا و جکوزی‌، امکانات موج‌سواری، اسپا و... است.

از آنجا که این پارک از سیستم گرمایشی برای فصول سرد استفاده می‌کند؛ در هوای خنک نیز می‌توانید از آن لذت ببرید. جالب است بدانید که پارک آبی اوشن، تنها پارک آبی روباز کشور ویژه خانم‌ها است!

 

روستای باغو

روستای باغو به‌لطف خانه‌های گلی زیبا و جاذبه‌هایی همچون مسجد روستا و درخت لور، به مقصد بسیاری از گردشگران کیش تبدیل شده است. ضمن گشت‌وگذار در این روستا می‌توانید با ساکنان بومی معاشرت کنید و با گویش خاص آن‌ها آشنا شوید.

گفته می‌شود که در گذشته، پیرزنی ۱۰۰ ساله به نام باغو در این روستا زندگی می‌کرد و زمان تصرف کیش به دست پرتغالی‌ها، سربازان برای اشاره به روستا، از نام این پیرزن استفاده می‌کردند.

 

امیدوارم لذت برده باشید.

  • مجله سپیدار